کنتاکتور یک کلید مغناطیسی قطع و وصل بوده
کلمه overlapp در به معنای همپوشانی داشتن و یا روی هم قرارگرفتن است و درصنعت برق معمولا زمانی به کار می رود که دو قطعه بر روی هم سوار می شوند و یا با هم اشتراک دارند
این کلید ها که طبق حساسیت خود در دو مدل صنعتی و خانگی ساخته می شوند، علاوه بر حفاظت افراد در برابر تماس مستقیم و غیر مستقیم برق ، به دلیل خود داری از نشتی جریان موجب حفاظت از دستگاه ها و تجهیزات صنعتی...
معنای باقی مانده و رسوب و نشتی این کلمه مد نظر ما است که در صنعت برق به عنوان صفت current به کار می رود و در ترکیب با هم به معنای جریان نشتی یا جریان باقیمانده (residual current) است .
اینترلاک interlock به معنای وسیله حفاظتی ای است که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می آورد
تایمریا رله زمانی وظیفه کنترل مدار برای زمانی معین را دارد.تایمرها از نظر مکانیزم، روش زمان گیری، نصب و … در مدلهای بسیار متنوعی ساخته میشوند
ترکیب کلمه live با wire (سیم) در صنعت برق به معنای سیم برقدار (live wire) یا هادی حامل جریان برق (به خاطر انرژی و جنبشی که در ذرات سیم به دلیل عبور جریان برق ایجاد می شود) می باشد.
کویل روگوفسکی یک سیم پیچ بدون هستۀ آهنی است. جریان متناوب یا پالس در یک هادی یک میدان مغناطیسی ایجاد می کند و تعامل این میدان مغناطیسی و حلقه روگوفسکی موجب ایجاد ولتاژ القا شده درون کویل می شود که متن...
عملکرد سنسورها و قابلیت اتصال آن ها به دستگاه های مختلف از جمله PLC باعث شده است که سنسورها بخشی از اجزای جدانشدنی سیستم های کنترل اتوماتیک باشند
jaw در صنعت برق اشاره به چنگگ های کلمپ متر دارد که دارای دوفک باز شو برای در برگرفتن هادی به منظور اندازه گیری کمیت مورد نظر هستند